سرمایهگذاری در استارت آپها
تصور کنید یک استارتاپ با یک ایده تجاری فوقالعاده قصد دارد عملیات کسبوکار خود را به بهترین نحو آغاز کند. با شروعی ساده و فروتنانه، این شرکت کمکم شایستگی مدل و محصولاتش را ثابت میکند، و به لطف سخاوت دوستان، خانواده و سرمایه شخصی بنیانگذاران به تدریج گسترش مییابد. با گذر زمان، پایگاه مشتریانش رو به رشد رفته و این کسبوکار شروع به توسعه عملیات و اهداف خود مینماید. طولی نمیکشد که این شرکت از جایگاه رقبایش سبقت گرفته و بسیار ارزشمند میگردد و درنتیجه موقعیتهایی برای توسعه شرکت در آینده که شامل دفاتر و کارمندان جدید و حتی عرضه اولیه سهام میباشد فراهم میگردد.
لازم است بدانیم معمولاً مراحل اولیه این کسب وکار فرضی آنقدر هم که تصور می شود خوب پیش نخواهد رفت. درست است که تعداد بسیار کمی شرکتهای خوششانس هم وجود دارند که طبق مدلی که در بالا توصیف شد (با کمترین یا حتی هیچ کمک خارجی) پیشرفت میکنند؛ اما اکثر استارتاپهای موفق برای اینکه بتوانند در دورههای سرمایهگذاری خارجی جذب سرمایه کنند تلاشهای فراوانی میکنند. این دورههای تأمین وجه برای سرمایهگذاران خارجی فرصتی را فراهم میکنند تا به ازای حقوق صاحبان سهام یا مالکیت جزئی، مبلغی را سرمایهگذاری کنند. هنگامیکه بحثی راجع به دورههای سرمایهگذاری سری A، سری B و سری C میشنوید، بدانید که این اصطلاحات به همین فرآیند توسعه کسبوکار از طریق سرمایهگذاری خارجی مربوط میشوند.
برای استارتاپها انواع دیگری از دورههای سرمایهگذاری وجود دارد که به صنعتی که در آن فعالیت میکنند، میزان علاقه در سرمایهگذاران بالقوه و موارد دیگر بستگی دارد. استفاده از راههای دیگری که به اصطلاح سرمایهگذاری اولیه و سرمایهگذار فرشته نامیده میشوند هم در میان استارتاپها کاملا متداول است. بعد از این مراحل، دورههای سرمایهگذاری سری A، سری B و سری C به علاوه فعالیتهای بیشتر برای کسب سرمایه (اگر لازم شد) انجام میشوند. برای هر کسبوکاری که به این نتیجه رسیده است که بوت استرپینگ (خود راهاندازی/ راه اندازی خودکفا) و یا سر پا ماندن به لطف سخاوت دوستان و آشنایان و از جیب خود خرج کردن کافی نیست، سریهای A، B و C عوامل سازنده اساسی به شمار میروند.
در ادامه، به این مراحل سرمایهگذاری، چگونگی عملکردشان و تفاوتهایی که با هم دارند نگاه دقیقتری میاندازیم. همانطور که مسیر هر استارتاپ متفاوت است، زمانبندی تامین سرمایه هم فرق میکند. کسبوکارهای زیادی ماهها یا حتی سالها وقت صرف جذب سرمایه میکنند؛ درحالیکه بعضی دیگر (خصوصا مواردی که ایدههایشان واقعاً انقلابی است یا به افرادی وابستهاند که سابقه خوبی در عملیات موفقیت آمیز دارند) ممکن است از بعضی مراحل سرمایهگذاری عبور کرده و سریعتر از دیگران به پروسه سودآفرینی برسند.
به محض اینکه متوجه تمایز میان این مراحل شدیم، درک اخبار استارتاپها و دنیای سرمایهگذاری آسانتر خواهد شد، چون دیگر میدانید که برای آینده و مسیر یک شرکت، مراحل سرمایهگذاری تا چه میزان اهمیت دارند. سریهای A، B و C، صرفاً پلههای اولیه و ابزار پیشرفتی هستند که یک ایده نوآورانه را به یک شرکت نوآورانه بینالمللی که آماده عرضه اولیه سهام باشد تبدیل میکنند.
تأمین سرمایه چگونه انجام میشود؟
پیش از آنکه بفهمیم مراحل سرمایهگذاری چگونه انجام میشوند، لازم است شرکتکنندگان را شناسایی کنیم. اول، افرادی هستند که امیدوارند بتوانند برای شرکت خود سرمایهای دریافت کنند. همین که یک کسبوکار بالغ و حرفهای میشود، در مراحل سرمایهگذاری نیز رو به جلو حرکت میکند؛ به طور متداول، یک شرکت با سرمایهگذاری بذری (اولیه یا(seed شروع میکند و در ادامه مراحل A، B و سپس C را طی مینماید.
در سوی دیگر ماجرا سرمایهگذاران بالقوه قرار دارند. از آنجایی که سرمایهگذاران از کارآفرینی حمایت میکنند و به اهداف و انگیزههای کسبوکارها اعتماد دارند، برای تجارت شرکت آرزوی موفقیت میکنند. اما به هر حال آنها امیدواراند که از این سرمایهگذاری سودی نیز به دست آورند. به همین دلیل، تقریبا درهمه سرمایهگذاریهایی که در راستای تامین بودجه توسعه شرکت انجام میشوند، طوری توافق میشود که شرکت یا فرد سرمایهگذار مالکیت جزئی شرکت را به دست آورد؛ اگر شرکت توسعه یابد و موفق به سودآوری شود، سرمایهگذار نیز متناسب با مبلغی که سرمایهگذاری کرده است بهرهمند میشود.
قبل از اینکه اصلاً مرحلهای برای سرمایهگذاری شروع شود، کارشناسان اقدام به ارزشگذاری شرکت مورد بحث میکنند. ارزشگذاری از عوامل مختلفی مانند مدیریت، آمار ثابت شده موفقیتهای پیشین، اندازه بازار و ریسک، متاثر میباشد. یکی از تمایزهای کلیدی میان مراحل سرمایهگذاری به ارزش برآورد شده کسبوکار و همچنین میزان رشد و چشماندازهای آینده آن مربوط میشود. در نتیجه، این موارد نه تنها تعیین کننده نوع سرمایهگذارانی هستند که ممکن است جذب شوند، بلکه همان دلایلی هستند که شرکت به خاطرشان به دنبال سرمایه جدیدمیگردد.
سرمایهگذاری پیش-بذری
ابتداییترین مرحله تأمین وجه برای یک شرکت آنقدر زود اتفاق میافتد که معمولا حتی جزو مراحل سرمایهگذاری محسوب نمیشود. این مرحله که به نام پیش-بذری (pre-seed) شناخته میشود، به آن دورهای گفته میشود که موسسین شرکت برای اولین بار میخواهند فعالیت خود را شروع کنند. متداولترین افرادی که در مرحله پیش-بذری اقدام به تامین وجه میکنند خود موسسین شرکت، یا حتی دوستان، حامیان و خویشاوندان هستند. این مرحله ممکن است خیلی سریع اتفاق بیفتد یا مدتها طول بکشد، که این امر به ماهیت شرکت و مخارج اولیه مربوط به توسعه ایده کسبوکار بستگی دارد. همچنین این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران در این مرحله به دنبال آن نباشند که صاحب سهامی از شرکت شوند. اکثر مواقع، در موقعیت سرمایهگذاری پیش-بذری، سرمایهگذارها همان موسسین شرکت میباشند.
کاشت بذر
سرمایهگذاری بذری، اولین مرحله رسمی تامین وجه است که در آن حقوق صاحبان سهام هم تخصیص داده میشود. این مرحله عموماً نمایانگر اولین مبلغ رسمی است که یک کسبوکار اولیه یا تجارت مخاطرهآمیز به دست میآورد. بعضی شرکتها از مرحله سرمایه بذری بیشتر جلو نرفته و به دورههای سری A و فراتر از آن نمیرسند.
شما میتوانید سرمایهگذاری بذری را مشابه کاشتن یک درخت در نظر بگیرید. حمایت مالی اولیه همان بذر ایدهآلی است که به رشد یک کسبوکار کمک میکند. درصورتیکه درآمدهای کافی و استراتژی موفقیتآمیزی برای کسبوکار وجود داشته باشد، و سرمایهگذاران هم از خود تعهد و پشتکار نشان دهند، میتوان بسیار امیدوار بود که در نهایت این کسبوکار به درختی پربار تبدیل شود. سرمایه بذری به یک شرکت کمک میکند تا قدمهای اولیه، همانند مطالعات بازار و توسعه محصول رامحکم و استوار بردارد. یک شرکت به یاری سرمایه بذری میتواند محصول نهایی و جمعیت مخاطب هدف خود را تعیین کند. از سرمایه بذری جهت استخدام تیمی که این وظایف را به انجام برسانند استفاده میگردد.
سرمایهگذاران بالقوه زیادی در مرحله بذری وجود دارند: موسسین، دوستان، خانواده، مراکز رشد، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، و غیره. یکی از رایجترین افرادی هم که در مرحله جذب سرمایه بذری شرکت میکند اصطلاحا سرمایهگذار فرشته میباشد. سرمایهگذاران فرشته برای تجارتهای ریسکدار و پرخطرتر (همانند استارتاپهایی که سابقه موفقیت زیادی ندارند) ارزش قائل شده و به ازای سرمایهای که اعطا میکنند، از شرکت حق ناشی از سرمایه طلب میکنند.
در حالیکه دورههای سرمایهگذاری بذری از نظر میزان سرمایهای که برای شرکت فراهم میآورند بسیار متنوع هستند، برای بعضی از استارتاپها، سرمایهگذاری بذری یعنی کسب همان مبلغی که موسسین حس میکنند برای آغاز فعالیت کسبوکارشان نیاز دارند؛ چنین شرکتهایی ممکن است نیازی به دورههای سرمایهگذاری سری A نداشته باشند.
A : بهینهسازی
همین که شاخص عملکردی برای یک کسبوکار ایجاد شد (پایگاه مشتریان ثابت، مبالغ سود و درآمد منسجم، یا شاخصهای اجرایی دیگر) آن شرکت آماده است تا برای جذب سرمایه در سری A اقدام کند تا پایگاه مشتریان و ارائه محصولات و خدمات خود را بیشتر بهینه کند. ممکن است از فرصتهای پیش آمده برای سنجش محصولات در بازارهای مختلف استفاده شود. در این دوره، وجود نقشه و طرحی برای توسعه مدل کسبوکار که به سوددهی طولانی مدت بیانجامد بسیار مهم است. اغلب اوقات، استارتاپهای بذری ایدههای فوق العادهای دارند که تعداد زیادی مشتری مشتاق را جلب میکند، اما شرکت نمیداند چطور از کسب وکار درآمدزایی و سودآفرینی کند. به طور معمول در سری A حدود 2 تا 15 میلیون دلار سرمایه تامین میشود، اما اخیرا میانگین این رقم به علت ارزشگذاریهای صنایعی که تکنولوژی پیشرفته دارند (اسبهای تک شاخ یا (unicorns افزایش یافته است.
سرمایهگذاران در سری A جذب سرمایه فقط به دنبال ایدههای فوقالعاده نیستند. بلکه آنها به دنبال شرکتهایی میگردند که نه تنها ایدهایهوشمندانه بلکه یک استراتژی قدرتمند هم داشته باشند تا آن ایده را به یک کسبوکار موفق و پرسود تبدیل کنند. سرمایهگذارانی که در سری A حضور مییابند از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر سنتی و قدیمیتری میآیند.
همچنین در این مرحله رایج است که سرمایهگذاران بیشتر در پروسههایی که به سیاست و خط مشی شرکت مربوط میباشند حضور یابند. به بیان دیگر، عموماً چند شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر تیم را رهبری میکنند. در واقع، یک سرمایهگذار خاص ممکن است نقش لنگر (سرمایهگذار ثابت) را ایفا کند. وقتی که شرکت اولین سرمایهگذار خود را به طور قطعی کسب میکند متوجه خواهد شد که جذب سرمایهگذاران بعدی آسانتر است. سرمایهگذاران فرشته نیز در همین مرحله به سرمایهگذاری میپردازند؛ اما معمولاً قدرت تأثیرگذاری که در مرحله بذری داشتند را دیگر ندارند.
مسئلهای که در میان شرکتها به شدت در حال رواج است استفاده از سرمایهگذاری جمعی به ازای تخصیص سهام (equity crowdfunding) برای جذب مبالغ سرمایه به عنوان بخشی از سری A میباشد. یکی از دلایل این موضوع این مسئله است که برای بسیاری از شرکتها و حتی آنان که با موفقیت مرحله جذب سرمایه بذری را پشت سر گذاشتهاند، احتمال آن وجود دارد که نتوانند در تلاش برای جذب سرمایه در سری Aتوجه وعلاقه سرمایهگذاران را به خود جلب کنند. در واقع تنها حدود نیمی از شرکتهایی که سرمایه بذری کسب کرده بودند قادر به جذب سرمایه در سری Aنیز خواهند شد.
B : به وجود آوردن
دورههای جذب سرمایه سری B منحصراً روی پیشرفت کسبوکار و گذار از مرحله توسعه تمرکز دارند. سرمایهگذاران از طریق افزایش دسترسی به بازار به استارتاپها کمک میکنند تا به این امر دستیابی پیدا کنند. شرکتهایی که از مراحل جذب سرمایه بذری و سری A عبور کرده باشند دیگر پایگاههای مشتری بزرگ و قابلتوجهی داشته و به سرمایهگذاران ثابت کردهاند که برای موفقیت در مقیاسهای بزرگتر نیز آمادگی دارند. سرمایهگذاری سری B به رشد شرکت کمک میکند تا بتواند از عهده چنین تقاضاهایی برآید.
به وجود آوردن یک محصول پیروزمندانه و ایجاد یک تیم مستلزم کسب استعدادهای درخشانی میباشد. افزایش توسعه در کسبوکار، میزان فروش، تبلیغات، تکنولوژی، پشتیبانی، و پرسنل یقینا هزینههایی برای شرکت خواهند داشت. شرکتهایی که وارد سری B جذب سرمایه میشوند، دیگر معتبر شده و جای پای خود را محکم کردهاند و ارزشگذاری آنها هم بازتاب چنین واقعیتی است.
از نظر فرآیندها و مهرههای اصلی، جذب سرمایه سری B همانند سری A میباشد. سری B معمولاً توسط همان افرادی که در دورههای قبلی حضور داشتند هدایت میشود. از جمله این افراد یک سرمایهگذار اصلی لنگر است که کمک میکند تا سرمایهگذاران دیگری نیز جذب شوند. تفاوتاش با سری قبلی حضور موج جدیدی از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیری است که تخصصشان تامین سرمایه در مراحل پایانی میباشد.
C : به سوی ایجاد مقیاس
کسبوکارهایی که به نشستهای جذب سرمایه سری C میرسند قطعاً از موفقیت چشمگیری برخوردار شدهاند. این شرکتها به دنبال سرمایه بیشتری میباشند که به آنها کمک کند تا محصولات جدیدی به وجود آورند، وارد بازارهای جدیدی شوند، یا حتی شرکتهای دیگری را خریداری کنند. در دورههای جذب سرمایه سری C، سرمایهگذاران در تلاش برای رسیدن به سود بالا یا حتی بیش از دو برابر مبلغ اولیه، در بدنه یک کسبوکار پربازده و موفق سرمایه تزریق میکنند. تمرکز سری Cجذب سرمایه روی ایجاد شرکتی با مقیاس وسیع و رشد سریع و موفقیتآمیز میباشد.
یکی از روشهای ممکن برای رساندن یک شرکت به مقیاس میتواند این باشد که شرکت دیگری را به مالکیت درآورد. یک استارتاپ فرضی را تصور کنید که تمرکزش روی تولید غذاهای مخصوص گیاهخواران بهجای محصولات گوشتی است. اگر این شرکت به دوره سرمایهگذاری سری Cبرسد، پس حتماً موفقیت بیسابقهای در فروش محصولاتش در ایالات متحده کسب کرده است. و این کسبوکار قطعا مخاطبانی در تمامی نقاط کشور به دست آورده است. به واسطه اعتماد به نتایج مطالعات بازار و برنامهریزی کسبوکار، سرمایهگذاران معتقداند که چنین کسبوکاری در اروپا نیز بازدهی خواهد داشت.
شاید این استارتاپ گیاهخواری رقیبی دارد که سهم بزرگی از بازار را در دست گرفته است. این رقیب یک مزیت رقابتی هم دارد که میتواند به نفع استارتاپ باشد. سرمایهگذاران و موسسین اعتقاد دارند که ادغام شرکتها یک مشارکت همافزا (synergic partnership) خواهد بود؛ چرا که فرهنگ شرکتها به نظر سازگار میآید. در این صورت، از جذب سرمایه سری C میتوان برای خرید یک شرکت دیگر استفاده کرد.
همچنان که ریسک عملیات کمتر میشود، سرمایهگذاران جدیدی وارد بازی میشوند. در سری C، گروههایی از قبیل صندوق پوشش ریسک، بانکهای سرمایهگذاری، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی و گروههای بزرگ بازار ثانویه به همراه سرمایهگذارانی که در بالا اشاره کردیم وارد صحنه میشوند. دلیل این موضوع این است که شرکت دیگر ثابت کرده است که مدل تجاری موفقی دارد؛ چنین سرمایهگذارانی با این توقع سر میز مذاکره حاضر میشوند که مبالغ قابل توجهی را در شرکتهای پررونق سرمایهگذاری کنند و با این کار جایگاه خود را به عنوان رهبران تجارت و کسبوکار قرص و محکم کنند.
اغلب اوقات، یک شرکت مراحل جذب سرمایه خارجی به ازای تخصیص سهام را با سری C به پایان میرساند. اما ممکن است بعضی شرکتها تا دورههای سری D و حتی E هم به جذب سرمایه ادامه دهند. با این وجود، درصد زیادی از شرکتهایی که تا سری C پیش رفته اند، آماده توسعه و پیشرفت بیشتر و رسیدن به مقیاس جهانی میباشند. بسیاری از این شرکتها از سرمایه سری C جهت ارتقای ارزشگذاری خود به انتظار رسیدن به عرضه اولیه سهام استفاده میکنند. به علاوه، هرروز بیش از پیش شاهد این موضوع هستیم که ارزشگذاریها بر اساس اطلاعات و آمار ثابت و منسجم تعیین میشوند، نه با پیشبینی موفقیتهای احتمالی در آینده. شرکتهایی که وارد سری C جذب سرمایه میشوند باید دارای پایگاههای گستردهای از مشتریان، جریانهای سرمایه و درآمد عالی، و تاریخچه اثبات شدهای از موفقیتهایشان باشند.
شرکتهایی که تا سری Dجذب سرمایه پیش میروند یا به دنبال یک کمک نهایی پیش از رسیدن به عرضه اولیه سهام میباشند، و یا هنوز موفق نشدهاند تا اهدافی که در سری Cبرنامهریزی کرده بودند را به نتیجه برسانند.
حرف آخر
درک تفاوتهای بین دورههای تأمین سرمایه به ما کمک میکند تا از اخبار و رویدادهای استارتاپی شناخت بهتری داشته باشیم و شانسهای موفقیت کارآفرینان را بسنجیم. دورههای جذب سرمایه اساساً به روش مشابهی اجرا میشوند و آن اینکه سرمایهگذاران به ازای تخصیص سهام مبالغی را به شرکت اعطا میکنند. در طول این دورهها، تقاضای سرمایهگذاران از استارتاپ هم نسبتاً تغییر میکند.
سوابق کاری شرکت در هر مطالعه موردی متفاوت است؛ ولی به طور کلی شامل سوابق مختلف ریسکها و میزان رشد و شکوفایی در هر مرحله جذب سرمایه میباشد. به هر حال، سرمایهگذاران مراحل بذری، سری A و B و C همگی به شرکت کمک میکنند تا ایدههایش را به مرحله بازدهی و ثمربخشی برساند. مراحل سرمایهگذاری به صاحبان سرمایه این امکان را میدهند که با مبالغ مناسب از کارآفرینان حمایت کنند تا رویاهایشان تحقق پیدا کند، و شاید در پایان راه در عرضه اولیه سهام در کنار یکدیگر داراییهای نقدی به دست آورند.
دیدگاه خود را بنویسید